ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
انگار میدونستی !
.
منو از پا در میاره آخرش یه روزی دوریت
آخرش هر جوری هس میمیره اون حسِ یه جوریت
.
گوش تو دیگه بدهکارِ من وحرفای من نیست
میگه پر شده حسابِ قصه ی عشق و صبوریت
.
یادته روی ِ لبات ،طرحِ یه لبخندو کشیدم
بذا پاکش بکنم از روی خنده های زوریت
.
چه طوری همسفر بی کسیاتو جا گذاشتی
توو ویرونه ی شب و ، رفتی پیِ قصرِ بلوریت
.
واسه چی نمیبینی ؟ دنیامو پای تو گذاشتم
بابا بیخیال من ،یه کاری کن با درد کوریت !
.
بگو چند می ارزه عاشق توی اوج بی کسی هاش ؟
چیزی هم هست که نشه بفهمی با منطق پولیت؟
.
باورت میشه منم که دارم از تو بد میخونم
کو نگاه تب زده ات ؟ پس چی شد اون عشق تنوریت؟
.
پاشیدی اشکتو پشت راهم، انگار میدونستی
منو از پا در میاره آخرش یه روزی دوریت !
.
پنجم آبان هشتاد و نه
بی دار
باشد به خیر ان شاء الله
منو از پا در میاره آخرش یه روزی دوریت
آخرش هر جوری هس میمیره اون حسِ یه جوریت
یه کم شاد تر بنویس!!!!
چه می شود کرد ؟
هیچی مت گوسفند باید سرتو بکنی تو برف و بگی همه چی آرومه !!!
ریبا و روان بود.