فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده
فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده

هیچکس از فاحشه های ایرانی خبر ندارد !

پاسخ بدهید ؛ دوازده سوال برای آشنایی با یک خائن (جواب ها در پی نوشت )

:

1 . این جمله در مورد کجا و از چه کسی است ؟  

دلم برای ..... یک ذره هم تنگ نیست .

الف . خانه ی پدر ژپتو . از پینوکیو

ب . خانه ی پدر پسر شجاع . از پسر شجاع

ج  . ایران . از بهمن قبادی

د  . وطن . از یک جاسوس ( باید هم نباشد خو )



2 . این عبارت بهمن قبادی در مورد کدام شخص و کدام فیلم بوده است ؟

 علاقه‌مند به بازی ...... در فیلمم هستم .

الف : جنیفر لوپز . در مورد فیلم فصل هلو

ب : کرد ها . در مورد فیلم فصل زامیاد های آبی

ج . اردوغان . در مورد فیلم فصل کردگدن

د . اردوغان .در مورد فیلم  فصل پول پارو کردن

 

3 . این جمله ی بهمن قبادی در مورد جشنواره ی فیلم کن را کامل کنید :

اینجا نقطه‌ی خوبی برای پریدن در ......... است .

الف . پول

ب . شیر موز

ج . آب

د . آغوش مونیکا بلوچی

 

4 . این جمله ی بهمن قبادی را کامل کنید :

من فقط آرامش می خواهم الان. ۴۳ سالمه و در ناآرامترین نقطه و فرهنگ دنیا زندگی کردم. آمدم بیرون که ...

الف . یه حال اساسی به دل بی صاحابم بدهم .

ب . یه چند تا بوس به اردوغان بدهم .

ج . یه کوچولو عشق و محبت به سرزمینم بدهم .

د . بیشتر از یه کوچولو عشق و محبت به دشمنان سرزمینم بدهم .

 

5 . این جمله ی بهمن قبادی را کامل کنید :

من آمدم به ........... و در این غربت ...........  به من حمله کرد.

الف . ترکیه . کرگدن

ب . منزل بهروز وثوقی . بهروز وثوقی

ج . غربت . سکوت

د . جمع پاچه خاران کیارستمی . خود کیارستمی

 


6 . ادامه ی این عبارات از بهمن قبادی را حدس بزنید .

من عاشق .......... هستم . وصادقانه ترین جمله ام را بگویم اینکه دوست دارم وقتم را با ............. بگذارنم تا با .............  .

الف . مونیکا بلوچی . دختران جیگر ایتالیایی . دختران ایرانی

ب . سازمان سیا . تروریست های پژاک . سپاهی های ریشو

ج . حیوانات . حیوانات . بعضی از رسانه ها

د . مردم . خیانت  به مردم . خود مردم

 

7 . کلمات ناقص این عبارت از بهمن قبادی را کامل کنید .

 من به عنوان   ...........   ،   .............. می‌خواهم .

الف . جاسوس . پول

ب . دیوانه . دارو

ج . فیلمساز . دارو

د . یک کرد آمریکایی . ایران تجزیه شده

 

8 . ابن عبارت بهمن قبادی را کامل کنید .

الان خیلی احساس ........ دارم . احساس می‌کنم که کاری برای .............. کرده‌ام و صدای این بچه‌ها را به گوش عده‌ای رسانده‌ام.

الف . دستشویی . باد های معده ام

ب . پولدار شدن . آرش و خواننده های ی مظلوم لس آنجلسی

ج . آرامش . بچه های موسیقی

د . آرامش . 8000 قربانی کرد سهرشتان سردشت طی حملات شیمیایی صدام به پشتیبانی آمریکا و تک تک کشور های غربی , همین ها که با دلارهایشان به ملتم فحش می دهم !


 

9 . این عبارت بهمن قبادی در مورد فیلمش ( هیچ کس از گربه های ایرانی خبر ندارد )  را بخوانید :

" من رفته بودم با این آدم ها آشنا شوم که یک دفعه پنجره جدیدی از فیلم سازی برایم باز شد و تبدیل شد به یک فیلم . و بعد گفتم که وقتی این فیلم با ارزانترین هزینه ساخته شد بگذار تقدیم به مردم ایران کنم . "

به نظر شما بهمن قبادی با این توان مالی و روحیه ی ایثار در کدام مسند مفید تر خواهد بود ؟

الف . کمیته ی امداد امام خمینی (ره )

ب . کمپین حقوق بشر وابسته به دولت ستم دیده ی آمریکا

د . وزارت دفاع آمریکا شاخه ی فیلم سازی , منطقه ی کردستان ، بخش فیلم های سفارشی هنری

ج . با مقایسه ی این گفته ها و دلارهای های معروف ترین کمپانی های فیلم سازی در تولید فیلم هایش و برترین امکانات و ستارگان مخصوصا در فیلم آخرش ؛ باید گفت ایشان بهتر است همین فیلم سازی مستقل و مظلوم خود را ادامه دهند تا به گند کشیدن جاهای دیگر ... !

 

10 . این عبارات بهمن قبادی خطاب به عباس کیارستمی را بخوانید :

" آنچه حق شما نیست، بیان حرف هایی است که تیتر روزنامه های حامی دولت ایران می شود و رژیم ایران را خشنود می کند. بر چه اساس به خود اجازه می دهی تلاش فیلمسازان برای همراهی با مردم ستمدیده و شرافتمند را با کلمات ناپسند به مسخره بگیری و بد تر از آن هم زبان با دیکتاتور های دینی به نهی از منکر روی آوری؟ چه باعث شده تا حرف هایی که پیش از این تنها از زبان مسولان حکومتی سینما و روزنامه نویسان کیهان شنیده بودیم را این بار از زبان شما بشنویم؟ "

به نظر شما عبارت بالا بیانگر کدام حق بهمن قبادی است ؟

الف . حق شنیدن حرف هایی که دوست دارد از هر کسی که دوست دارد !

ب . حق به کیش خود پنداشتن دیگران

ج . حق تایین حقوق دیگران مخصوصا آنها که به رژیم فحش نمی دهند

د . حق ؟ فقط یک روشنفکر دیکتاتور حق کاربرد این واژه را دارد

 

11 . با توجه به این که در فیلم آخر بهمن قبادی " فصل کرگدن" , انواع رابطه ی جنسی از قبیل سکس زناشویی , سکس پدر با دختر و تجاوز جنسی ؛ به زیبایی و دقت تصویر شده اند , پیش بینی می کنید فیلم بعدی ایشان چه نام داشته باشد ؟

الف . هیچکس از فاحشه های ایرانی خبر ندارد !

ب . زمانی برای مستی سبز ها

ج . چون در نیویورک فیلم برداری خواهد شد ... حتما باید ... ای بابا

د . احتمالا فیلم تبلیغاتی اصلاح طلبان در انتخابات بعدی خواهد بود , اسمش بماند !!!

 

12 . فکر میکنید منظور قبادی از فشار ها و اضطراب ها در عبارت زیر چیست ؟

فکر می کنم که کوتاهترین عمر ممکن را به دلیل این اضطراب ها و فشارها خواهم داشت .

الف . فشار های ناشی از شمردن دلار های ترکیه و کردستان عراق (آخرین فیلم قبادی محصول مشترک ترکیه و کردستان عراق است !! )

ب . رنج دوری از وطن ( سفر برای جشنواره ها اجازه ی زندگی در خاک  نیویورک را به ایشان نمی دهد )

ج . دغدغه ی نیرو های تروریستی کردستان , پژاک ؛ پ ک ک , توده ای ها ؛ مجاهدین خلق, طالبان و ...

د .فشار این جور حرفها  : علاوه بر اعتراضات رسمی موزیسین هایی همچون بهروز صفاریان به فیلم قبلی بهمن قبادی ( کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد ) ، گروه کیوسک ( یکی از معروف ترین گروههای زیر زمینی راک )  در یکی از آثار خود در مورد بهمن قبادی می گوید : گروههای زیر زمینی رو ؛ میزمنم تو سرشون و فیلم می سازم , فیلم رو میفرستم تو جشنواره , از شهرت ثروت می سازم ...

 

پی نوشت :

1 . جواب واقعی تمام سوالات , گزینه ی ( ج ) است .

2 .  حوصله ی لینک دادن جزئی به تک تک مطلب ها را نداشتم , تمام منابع ام از گفته های این بابا را در ادامه میگذارم , تمامش مال آن وری هاست و نیازمند فیلتر شکن ... هیچ کدام از جمله ها دست کاری نشده اند ...

3 . در مورد این آدم یک کلمه را فارغ بحث تکنیک و نقد و فن و ... اطمینان دارم , فقط یک کلمه : خائن و لا غیر .

4 . لینک های منابع :

بهمن قبادی ( ویکی پدیا )



از همه جدا ( ترانه ای از یاسین احمدی )

بالاخره بعد از عمری یک ترانه ی چسبناکی سرود این یاسین ...

البته خوب می نویسد اما وزن در ترانه به اندازه ی معنی اهمیت دارد ...

گیجی اش را دوست دارم ...

زیباست :


چشمت هم رنگ خدا و 

قصه ت از همه جدا و


دلت از نگاها دلخور

گوشم از صدای تو پر


صدات از جنس بلوره

چشام از چشم تو کوره


کوره تو دلم به پا و

عاشقت سر به هوا و 


هوا ام هواییِ تو

دل من حوالی تو 


"تو" رو جای "من" بذارُ

دیوونش کن دل ما رو


ما رو که صدا نکردی

حتی یه نگا نکردی


نگا کن ، نگاتُ کاشتم

توی گلخونه گذاشتم


نگات هم رنگ خدا بود

قصه ت از همه جدا بود


از یاسین احمدی

+ لینک شعر در وبلاگ بی ربطانه


پی نوشت :

اگر آهنگی که با باز شدن وبلاگ پخش می شود را نمی شوید ... با فایرفاکس سر بزنید

ترانه ای از جادوی مهسا وحدت و یک کاکاسیاه آمریکایی در حال پخش است ...


ابسوردیه ای بر فیلمی که ابسورد نیست !

بی خود و بی جهت ... یک مزخرف دیگر در ادامه ی بلغوریجات آقای مثلا ابسورد ... جالبش این جاست که همین چند فیلم ابسورد کاهانی به شدت دارای پیام های سیاسی و اجتماعی و ... خلاصه همه چی ! غیر از پوچ گرایی بوده اند و هنوز منتقدان سینمایی از این واژه ی کاملا بی ربط با سازنده و فیلمهایش استفاده می کنند .

فیلم هم بیخود است هم نیست , بیخودی اساسی فیلم پاشنه ی آشیل اصلی داستان است که مثل آثار دیگر این سالهای سینمای روشنفکری ایران به هزار و یک ضرب و زور در یک حالت وا ماندگی و بیچارگی و بدبختی قرار دارد ... وضعیتی که از همان شهر زیبا و هفت دقیقه تا پاییز و اینجا بدون من و ... شده است زمینه ی جامعه نگری دوستان , همه بدبخت هستند , تو هم باید بپذیری ... بدبخت !

فیلم نمی گوید چطور می شود دو خانواده آن هم ساکن تهران یک محیط سه در چهار پیدا نمی کنند برای اثاثشان , یعنی یک فامیل , دوست , آشنا ... البته کاهانی خود را به نفهمی نمی زند اما باید بپذیرد نمی شود هر چهار شخصیت اینقدر بی کس باشند ؛ فیلم نمی گوید چطور شخصیت الهه با بازی نگار جواهریان حامله شده است , آنچه بر می آید از پنهان کاری گویا قضیه "زنا" و رابطه ی پنهانی بوده است , تعجب بر انگیز نیست ...حتی اگر شرعی بوده باشد هم مساله ای نیست ؛ ما همه یمان توی فک و فامیلمان یک دختر مذهبی داریم که قبل از ازدواج حامله شده باشد ؟ مگر نه !!!



فیلم در قضیه ی بچه و هم در بسیاری جهات ترسوست ... آن هم نه از سانسور چی که از مخاطب , چون اگر الهه فرد " بی بند و باری "باشد چگونه باید فحش های کاهانی به جامعه ی مذهبی و متدین کشور از همان سکانس ماهواره قالب شوند ؟ باید نمایندگانی داشته باشد برای مذهب ... خب دختر بالاخره چه رویکردی دارد ؟ مادر الهه که به نظر بازی اش الهام گرفته از میمیک های واقعی هیتلر در رژه های جنگ جهانی است طبق همان بی نظمی داستان مثل باد کنک بولد می شود , یک " بد من " که قشنگ نماینده ی جمهوری اسلامی است هم از نظر ثروت هم از نظر عقیده و موقعیت مناسبی است برای روشنفکری که حالا دست از شوخی های ائروتیک مثل دیالوگ " گیر کرد " در هیچ بر داشته است و به زبان مرسوم دوره ی اصلاحات فحاشی می کند . بعید نیست این مادر جفاکار که از قضا با پرشیایی آمده که راننده اش یک ریشو است از همان ها که کاهانی دوستشان ندارد , ناگاه چند نارنجک نیز به سمت دو خانواده ی ساده ای که توی سر و کله ی هم میزنند پرتاب کند ... جک بود شخصیت مادر ...

خرده پیرنگ های فیلم مثل رو شدن دروغ ها و لباس عروس و ... قابل دفاع است اما اصلا قابل دفاع نیست چرا اینها دست به کار نمی شوند ؟ چه طور مطمئن نبوده اند از دعوت میهمانان ؟ مگر می شود ؟ پدیده ای به نام کارت عروسی که چند روز زود تر پخش می شود کجای شلم شوربای کاهانی است ؟ یعنی اینها کارت پخش نکرده اند ؟ اینها که فرت و فرت به راننده می گویند پول تاخیر را میدهیم چرا دو تا کارگر نگرفته اند زود تر خلاص شوند ؟ بعضی رفتارهایشان که بخش زیادی از فیلم توجیح اینهاست بسیار غیر منطقی جلوه میکنند .

من " جایی برای پیره مرد ها نیست " را دوست دارم , چون نیت شخصیت ها و دلایلشان را میفهمم ( نه این که دوست دارم !! ) یک ضد پیرنگ تمام عیار که می توان همه چیزش را با خیال راحت جا به جا کرد , این آشفتگی "بیخود و بی جهت" برایم با احتساب قواعد خود ضد پیرنگ و ضد درام است , فیلم جامعه را قضاوت میکند , اصلا ابسورد نیست , اصلا بی جهت نیست آنطور که ادعا می کند , اتفاقا فیلم پایان دارد , نتیجه و درونمایه کاملا سیاسی دارد , نمی گویم بد است , میگویم دارد نگویند ندارد ... مثل یک بلند گو بیانیه می دهد به یک قشر از جامعه و بعد با آثار برادران کوئن مقایسه می شود ...

اما از حق نگذریم بازی ها عالی هستند , راننده کامیون که خود دنیایی است , و مخصوصا جواهریان که باز هم جهانی جدید از خود را رونمایی کرده است ... ولی عطاران بیش از اثر پذیری , اثر گذاشته است روی نقش , چند دیالوگش که کاملا خوراک خود اوست ... عطاران غیر طنز بازی کند مثل صندلی خالی لوس می شود ... که به نظرم اینجا هم شده است ...

حرف از ابسورد و عطاران شد آخر کاری , بگویم خوابم میاد از معدود ابسورد های خفن و ایرانی پارسال بود که بسیار هم خوش ساخت بود و اتفاقا نیمه ی دومش برخلاف گفته ها خیلی هم توی متن است و روی پا ... حالا چه ربطی به آخرین مزخرف کاهانی داشت ... بیخیال ...

اگر بخواهم در مورد اظهارات بامزه ی کاهانی در مورد حذف خودم در آثارم و ... این چیزها بگویم کار به کمدی میکشد همین ابسورد بهترمان است ...

ابسورد تر از همه ی اینها انتخاب این فیلم به عنوان اثر برتر جشنواره فجر 90 از نظر منتقدین (!) ماهنامه ی فیلم بوده است ...

به افتخار همه ی عزیزان مخصوصا عزیز اکران شده ؛ داشته باشیم کف قشنگه رو ...