فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده
فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده

ترنج

هنوز کسی هست

که چند ترنج

توی کیفت بگذارد و

محض نگاهت بگوید :

" غم نخور

زندگی همین است ... "

.

هنوز کسی هست

که گاهی تماس بگیرد و بعد

شاکی شودت

" چرا جواب ندادی ؟ "

اگر چه می داند

باز هم بگوید

" دنیا که به آخر نرسیده است ..."

.

در این نمیدانم دنیای پس از آخر

هنوز کسی هست

که دوست داشته باشد

بنشینی و شاید

شعری بخوانی

حتی اگر

کاری پیش آمد

بازگردد و بگوید

" خب , ادامه اش ... "

.

کسی که میدانی

میهمانش بودن

شکل تکرار امواج روی ماسه های ساحل

استمرار زیبایی است

و ادامه دارد

تا تنهایی ات

تا مسیر ساکت و غمبار برگشت

.

توی سکوت گیج کننده ی این روز ها

کیفم را که می گشایم

بوی ترنج می پیچد

و به یاد می آورم

هنوز کسی هست

کسی که تلخ نیست

.

زندگی ترش می شود



به خواهرم

18 / 8 / 89

مشهد

بی دار

نظرات 11 + ارسال نظر
یاسین 25 مرداد 1392 ساعت 11:48 http://birabtane.blogfa.com

کاش منم یه خواهر داشتم!
انقد اذیتش نکن،قدرشو بدون

تو خودت اون داداش های معصومتو اذیت نکن
یکی از یکی مظلوم ترن ...

رها 25 مرداد 1392 ساعت 11:54 http://s2a.ir

سلام دوست خوبم
وب قشنگی داری
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
میتونی برای وبلاگت آدرس جدید ثبت کنی
http://s2a.ir

بله ...
خیلی ممنون که سر زدید

wooooow1
خیلی پراحساس و قشنگ بود محمد...
اصن اشک تو چشمام حلقه بست باور کن!
جای من یه گل بهش بده:)


+وقتی میخوندمش قشنگ حس کردم که این عاشقانه،یه حسی خاص تر از اوووون "مخاطب خاص" داشتن داره!
:)

واقعا ؟
خوشحال شدم بانوشته رابطه بر قرار کردی ...
یه وبلاگی مینویسه آدرسشو خصوصی برات میذارم
.
ساکن مشهده ... من هم ارومیه ام
اون دوره ای که ساکن مشهد بودم کمکم کرد خیلی ...
واقعا روزهای سختی بود که با دیدنش آروم می شدم
یه پسر هم داره اسمش محمد حسینه ... یه ویدیویی میذارم ازش بعدا ...
.
مرسی
یا علی

ریحانه 26 مرداد 1392 ساعت 11:53 http://www.reyhane70.blogfa.com

حال و هوای ما و کسایی که دوستشون داریم و دارن همینه...

خداحفظشون کنه.

مرسی
خدا عزیزان شما رو هم حفظ کنه ...
لطف داری

اوکی مرسی:)

آخه چقد بده راه دور:(
خیلی خوبه که انقد نزدیکین به هم:)
نازی..حتمن بذار!

ریحانه 27 مرداد 1392 ساعت 02:10 http://www.reyhane70.blogfa.com

از اون مصاحبه چه خبر؟
کسی حاضر به مصاحبه شد؟

والله هنوز درگیر کارهاشیم
مجوز و دوربین و ...
کلی کار داره ...

این شعرو بهش دادی که بخونه؟

منم ازین داداشا میخام که برام شعر بگه:(
:دی

نه ... چند روزه میخام بگم بیاد بخونه اینجا ...
.
شعر به چه درد میخوبه ...
یه داداشی باشه ویلا کادو بده به آدم ...
خدا شانس بده والله ... !

ریحانه 27 مرداد 1392 ساعت 16:15 http://www.reyhane70.blogfa.com

انشالله درست میشه...
دوسه نفرو میشناختم که مناسب بودن بهشون گفتم ولی اصلا قبول نکردن!!!!
کسی راضی نمیشه اینجا! البته فقط خانوما.

آره
حالا قرار شده از دفه ی بعد مجری خانوم هم بیاریم که خانم ها هم مصاحبه کنند ...
حق دارند تا یه حدودی ...

بعد از 3 سال نگفتی بهش چرا؟!

بابا اون خیلی محال بود این دم دست تر بود گفتم خداوندِخدا تو زحمت نیفته

نمیدونم ...
توی کنج یکی از دفتر هام بود ...
کلا خانواده براشون عادی شده نوشته های من ...
شاید هم بی اهمیت ...
اگر چه
من اولین شعر هایی که خوندم نوشته ی خواهرم بودند

ریحانه 27 مرداد 1392 ساعت 21:38 http://www.reyhane70.blogfa.com

بله درسته...

درهرصورت ما که نجات یافتیم

موفق باشید...

ایشالله قسمت بشه همایش های بعدی !!!
آخه واقعا توی ارومیه پیدا کردن کسی که در مورد جنگ نرم
حرف داشته باشه خیلی سخته ...
یارو خودش مصداق جنگ نرمه حالا بیا ازش سوال کن !!!

ریحانه 28 مرداد 1392 ساعت 02:17 http://www.reyhane70.blogfa.com

دقیقا!
قبول دارم حرفتونو...اینجا تشخیص آدما سخته.
ظاهرو باطن متفاوت.

واقعا ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد