فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده
فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده

شوخی تمام شد ...

بالاخره نظر سنجی چند هفته ای ما به پایان رسید و پیروز انتخابات مشخص شد ...


بگذریم از اینکه وزارت خارجه ی امریکا به علت تحت الشعاع قرار گرفتن انتخابات ریاست جمهوری از ما گلایه کرد و شائبه ی تقلب توسط یاسین شیخلو فضای وبلاگ رو پر کرده بود ولی همون طور که واضح هست طناز برنده شده ( دروغگو دروغگو ... 32 درصدت کو ؟ )



و اما یک جمله که تمام هدف من از این کار بود  :

باید به دوستان وبلاگیم بگم همه ی ما به نوبت خودمون مهم هستیم و قابل احترام .



در ضمن

دوست عزیز طناز بفرمایند شارژ ایرانسل میخوان یا همراه اول تا توی نظرات وبلاگشون ارسال بشه ... دیگه مرده و قولش دیگه ( اگه ماشین جایزه میدادم چی میگفتم ؟؟؟ )



بگو نه !

سرم رفت از سکوتت شاهدم این بغض ممتده
سکوتت  رسم آیینه است شبیه رودی از سده

 

سکوتت شکل اشکامه چرا چیزی نمیدونی ؟

میخای بازم بگی از این چشا چیزی نمی خونی ؟

 

بگو باتو نمی مونم بگو اصلا بگو گم شو

یه چیزی از دلت رو کن یه لحظه مثل مردم شو

 

پر از تصویر شبگردی که هم آغوش بارونه

نگاه کن تا کجای شب دلم دیوونه میمونه

 

دارم میمیرم از دردت هنوزم ساکتی ؟ آره

فقط محض دل عاشق گلایه تازگی داره

 

ببین شب شد جهانم بس کن این کابوس تردیدو

همین کارا رو کردی که یکی دزدید خورشیدو

 

با لبخندای اجباریت منم اینجا یه بیچاره

که عشقش جز ترحم تو  ، نگاش چیزی نمیذاره

 

شاید نه گفتنت خیلی قشنگ تر از نگفتن بود

بگو نه !  تا بدونم چی دلیل این نگفتن بود




بی دار

اسفند 89

باشد به خیر ان شاءالله

.................................

پی نوشت :

1 . علی رغم تلاش های معاندین (!) مسابقه تا آخر هفته ادامه دارد .

2 . دوستان صبر کنند ؛ تا پایان سال 89 , چند قرن دیکر باقی است ...

نگفته بودی + متن مسابقه

بوق بوق بازی

تنها چاره ی قلب است

وقتی چرخ عقل را ناکار کرده ای

و ابوتیاره ی وجودم را

به تماشا نشسته ای ...

.

روبروی نگاهت

نگفته بودی

پارک ؛ مساوی پنچری است .

.

.

.

.

.

.

.

.

.

مشهد

بهار 1390

باشد به خیر ان شاء الله

.....................................................

متن سوال مسابقه در ادامه مطلب

          هم اکنون شرکت کنید

.....................................................

اطلاعیه جات مطبوعه  :


1 . در جهت رفاه حال دوستان و مخاطبین گرامی از این پس چهره ی مشعشع حقیر ضمن پروفایل فیسبوک در نوار سمت راست قابل رویت خواهد بود , بدیهی است ظهور این بخش مستلزم تجهیز به فناوری کاملا ایرانی - اسلامی " فیلتر شکن " خواهد بود .


2 . مسابقه به قوت خود باقی است , فردا رای گیری انجام خواهد شد . ان شاءالله علی رغم تبلیغات رسانه های کوردل و معاند وابسته به وبلاگ های مستکبر ؛ با حضور حداکثری در مسابقه ی وبلاگی , مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و جیره خواران اجانب خواهیم زد و یک بار دیگر به دفاع از آرمان های بلاگ اسکای شعار وحدت بخشمان را سر خواهیم داد : " بلاگفا در چه فکریه , اسکای پر از نظر میشه "


3 . جمله ای تقدیم به دوستان شرکت نکرده :  " میمیری یه تکون به کله ات بدی ؟؟؟ "


4 . دوست عزیز احمد , تایید نظر اخیر شما به علت بی احترامی به چند دوست وبلاگی ممکن نبود, با این حال اینجانب مقدمات طلا کوبی آن جملات ناب و نسبشان روی دیوار سازمان ملل ( بغل شعر سعدی ! ) را فراهم نموده و در آینده ای نزدیک برای این مهم عازم دیار فرنگ خواهم شد.


ادامه مطلب ...

وبلاگ های دوست بخوانند ! + یک مسابقه ی وبلاگی

با سلام

دوستان هم بلاگی و مخاطب توجه کنند

حقیر قصد دارم چند کمپین وبلاگی در مورد چند تا از وبلاگ های دوست و آشنا

ایجاد و معرفی کنم .

از جمله :

جسارتا هرگونه مخالفت و اعتراض پیشاپیش محکوم میشه

ولی در عین حال ابراز نظر آزاده !


در ضمن مسابقه ای هم در این پست هست با جایزه ی یک شارژ دو هزار تومانی که شرکت در اون برای عموم و هم بلاگی ها آزاده .


بعدا نوشت :

این مسابقه ی حساس و نفس گیر به علت استقبال ملیونی دوستان و درخواست های مکرر و عاجزانه ی  اهالی جامعه ی مجازی تا روز یکشنبه تمدید شد .


/// همه چیز در ادامه مطلب ///

ادامه مطلب ...

زخم


من یه آدم بدِ خستم

پشت دیوار هایِ خوبی

پشت ِ نفرینِ یه زخم ِ

چرکی و کثیف و خونی

 

تَن ِتابوتِ غروبم

روی دوش آسمونه

یه نفر پشت قدم هاش

روضه ی شبو میخونه

 

دیگه گندیده وجودم

مث ِزَجرِ  لخته بسته

پاشو از پای تبی که

روی ماشه ها نشسته

 

عطر باروتی گونه ت

توی لمس آخرین دم

دیگه چاره ای نذاشتی

دیگه چاره ای نداشتم ...

 

من فقط گلوله ها رو

هم نشین ِ درد کردم

فرصتی دادم تا قلبت

بگه دردو درک کردم

 

چشا تو واکن عزیزم

تو همیشه بی گناهی

من که دستاتو ندیدم

تویِ دست این دو راهی

 

چشاتو وا کن عزیزم

این ترانه نیست ... یه خوابه

تو دلم ، آتش فشون و

روی گونه هام مذابه


" زنده باش و زندگی کن "

یادته , گفتی و رفتی

من که زنده ام ... خوب نگام کن

پس چرا چشماتو بستی ؟


یادته؟  اسمتو کاشم

تو تخلص ترانه ...

بوی خون پیچیده اینجا

تف به هر چی عاشقانه


دومین شلیک امشب

پشت پیشونی پیرم

واسه ختم این ترانه

منم حاضرم بمیرم !


تف به اولین شبی که

گفتی دستاتو بگیرم

دستتو رها نکردم

خودمم دارم می ...




بی دار

تابستان 89 . مشهد